معنی دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن, معنی دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن, معنی bcdbj، ;ctتاc lcbj، kpbmb lcbj smcاo، ptci، /j[ci، gcxa، zjdj، smcاo smcاo lcbj, معنی اصطلاح دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن, معادل دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن, دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن چی میشه؟, دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن یعنی چی؟, دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن synonym, دریدن، گرفتار کردن، محدود کردن سوراخ، حفره، پنجره، لرزش، طنین، سوراخ سوراخ کردن definition,